نقش رویدادهاى زندگى و استرسهاى محیطى در بروز افسردگی
استرسها و موقعیتهاى زندگى میتوانند نقش اولیه را در ایجاد افسردگى داشته باشند، هر چند که در این مورد اختلافنظر بین دانشمندان وجود دارد.
عدهاى معتقدند که سوگ و از دست دادن عزیزى میتواند منجر به افسردگى گردد. مطالعات نشان داده است که مرگ همسر بیشترین نقش را به عهده دارد. همچنین به دنیا آوردن فرزند، بازنشستگى، یائسگى و استرسهاى عمده دیگر میتوانند در ایجاد افسردگى نقش عمده داشته باشند.
٭ عوامل شخصیتى
همه افراد با تیپها و خصوصیتهاى شخصیتى مختلف ممکن است دچار افسردگى گردند، اما افرادى با انواع شخصیتى وسواس، و شخصیت نمایشى بیشتر ممکن است دچار افسردگى گردند.
٭ عوامل یاد گرفته شده
بر اساس این عامل ارتباطات اجتماعى ناخوشایند که منجر به ارزیابى منفى فرد از خود میشود باعث ایجاد افسردگى است. زیرا این افراد با توجه به خصوصیات خاص خود نمیتوانند محبت، همدردى و ارتباط عاطفى لازم را از دیگران به دست آورند.ژ
بنابراین این افراد هم در مورد خودشان ارزیابى منفى داشته و هم دیگران را صادق نمیدانند و بهتدریج آزرده و ناکام شده و افسردگى در آنان پدید میآید.
٭ تفکر منفى
افرادى که داراى افکار منفى در مورد خود، زندگى و آینده هستند، دچار افسردگى میگردند. این افراد به جنبه منفى هر چیزى فکر میکنند و به نقایص خود خیلى توجه نموده و بطور مداوم خودشان را با دیگران مقایسه میکنند. نکته مهم اینکه این افراد هر نوع اطلاعات را سوء تعبیر میکنند.
مصرف داروها
٭ بعضى از داروها مثل داروهایى که در تنظیم فشار خون بالا مصرف میشوند و داروهاى خواب آور باعث بهوجود آمدن افسردگى میشوند.
٭ کمبود مواد غذایى مثل کمبود اسید فولیک و بعضى ویتامینها مثل ب١٢ باعث کاهش
اثرات داروهاى ضداضطراب شده و درمان را با مشکل روبرو میکند.
٭ اعتیاد به بعضى از داروها، مواد مخدر و یا الکل باعث بهوجود آمدن افسردگى میشود.
ارتباط افسردگى با بیماریهاى دیگر
افسردگى اغلب بهطور همزمان با بسیارى از بیماریها مثل بیمارى قلبى، سکته مغزى، سرطان و دیابت میتواند بروز پیدا کند.
افسردگى موجود همراه این بیماریها اغلب فراموش شده و درمان نمیشود. مطالعات اخیر تأکید بر این نکته دارد که براى حصول نتیجه خوب از بیماریهاى ناتوانکننده بالا باید افسردگى و زمینه آن را بهدرستى تشخیص و درمان کرد.
افسردگى و بیماریهاى قلبى
شواهد قوى وجود دارد که وجود افسردگى ریسک بیمارى قلبى را در افراد افزایش میدهد. آنالیزهاى آمارى ثابت کردند که وجود افسردگى شدید (عمده) در افراد ۴ برابر آنها را در مقابل انفارکتوس قلبى در یک دوره ١٣-١٢ ساله آسیبپذیرتر میکند.
حتى در افرادى که افسردگى خفیف دارند، احتمال ابتلا به بیمارى قلبى دو برابر بیشتر است. اکنون سؤال اینجاست که آیا درمان افسردگى احتمال ابتلا به بیمارى قلبى را کاهش مى دهد یا خیر؟ سؤالى که تحقیقات آینده جواب آنراخواهد یافت.
افسردگى و اضطراب
تحقیقات دانشمندان نشان میدهد که افسردگى اغلب با اختلالات اضطرابى مثل (ترس، وسواس، ترس از اجتماع یا ...) همراه است.
اما هنوز مشخص نیست که آیا افرادى که علائم این دو اختلال را دارند به دو بیمارى مجزا مبتلا هستند و یا اینکه یک بیمارى واحد است که علائم هر دو اختلال را با هم دارا میباشد. مطالعات نشان داده است که ٢٠ تا ٩٠ درصد مبتلایان به هراس، دورههاى اختلال افسردگى عمده دارند.
از علائم این اختلال توأم میتوان موارد زیر را نام برد:
لرزش، طپش قلب، خشکى دهان، ناراحتى معده ـ روده و موارد دیگر. براى درمان آنها از
داروهاى ضداضطراب و افسردگى استفاده میشود و رواندرمانى بسیار مؤثر میباشد.
افسردگى و چاقى
بهطور کلى تحقیقات نشان داده است که در بعضى از افراد افسرده افزایش وزن مشاهده میشود.
در این افراد کاهش وزن بهطور قابل ملاحظهاى به اعتماد به نفس آنان و همچنین کیفیت ب افسردگى و تیرویید
افسردگى در طیف وسیعى از بیماریها میتواند اولین نشان بیمارى باشد مثل کمکارى غده تیرویید. بنابراین پزشک باید در ابتداى درمان علاوه بر معاینه کامل جسمى و عصبى و آزمایشات معمول عملیات تشخیص مربوط به کارکرد تیرویید و همچنین غده فوق کلیوى را انجام دهد.
درمان افسردگى
درمان دارویی
اکثر مطالعات پزشکان حاکى از آن است که ترکیب روان درمانى و دارو درمانى موثرترین درمان براى اختلالات افسردگى است. آنچه که انقلابى در درمان بیماریهاى افسردگى بیان کرده و تأثیرى نمایان بر سیر آنان نهاده و هزینه اجتماعى این بیماریها را کاسته، رهیافتهاى دارو درمانى بوده است.
١ـ نور درمانى
این نوع درمان براى معالجه افسردگى فصلى بهکار برده میشود. اما اگر افسردگى فصلى شدید باشد نور درمانى باید با دارو درمانى همراه گردد.
۲ـ شوک درمانى (ECT)
این شیوه در موارد زیر براى درمان بیماران افسرده بهکار میرود:
٭ افسردگى بیمار با درمان دارویى از بین نرفته باشد.
٭ بیمار قادر به تحمل داروهاى ضدافسردگى نباشد.
٭ بیمارى چنان شدید باشد که به بهبود سریع نیاز باشد مثلاً بیمار افکار خودکشى خیلى شدید داشته باشد.
۳ـ روان درمانى
این نوع درمان شامل درمانهایى است که از دارو استفاده نمیشود. موارد زیر از جمله موفقترین شیوههاى روان درمانى در درمان افسردگى است:
شناخت درمانى، روان درمانى بین فردى، رفتار درمانى، روانکاوى و روان درمانى خانواده.
درمانهاى گیاهى و غذایى
بسیارى از فرآوردههاى گیاهى که در ایالات متحده آمریکا در دسترس عموم است جهت درمان بیمارى افسردگى بهکار میرود.
مدیریت افسردگی
5 دستورالعمل ساده برای مدیریت افسردگی
بررسیها نشان میدهد که ظرف سالهای گذشته، افسردگی در میان افراد جوامع مختلف با ضریب رشد بالایی روبرو بوده است. زمانی بود که افسردگی به عنوان یک «بیماری روانی» در نظر گرفته میشد و همراه با ناامیدی، شرمندگی و سرافکندگی بود.
در این که افسردگی، یک نوع بیماری است شکی وجود ندارد، درست همانند مرض قند یا بیماری قلبی. ولی اینها نشانه نقص یا عیب شخصی نیستند و نباید موجب شرمساری فرد قرار بگیرند. افسردگی قابل درمان است و هر چه زودتر تشخیص داده شود، راه درمان آن آسانتر است.
حالت افسردگی، کاملاً طبیعی است و اغلب مردم آن را تجربه کردهاند. امّا آنچه اهمیت دارد این است که بتوان حملههای آن را کنترل کرد وگرنه میتواند برای جسم و روان فرد بسیار آسیب رساننده باشد.
حمله افسردگی، پدیده شایعی است. حتی افراد بسیار شاد و سرحال نیز گاهی دچار افسردگی میشوند. اصولاً حالت ایستا و بدون تغییر هر چیز، حتی بهترین چیزها، نیز زندگی را بسیار ملالآور میکند. اگر شبی در کار نباشد شما چگونه از روشنایی روز لذت میبرید؟ اگر غمی نباشد چگونه میتوان از شادیها لذت برد؟ بنابراین، امید و افسردگی نیز مثل این چیزها به هم ارتباط دارند. افسردگی هنگامی به عنوان یک مشکل بروز میکند که دوره آن طولانی شود به نحوی که به جسم و روان ما آسیب رساند. بدین جهت، فراگیری نحوه مدیریت موفقیتآمیز افسردگی اهمیت بسیار دارد.
اگر فرد بیگناهی را برای مدتی طولانی در زندان نگاه دارند ممکن است از نظر روحی خرد شود. ولی اگر همین فرد یاد بگیرد که با شرایط زندان چگونه کنار آید، ممکن است حتی بعد از 10 یا 20 سال، باز هم سالم و سرحال از زندان بیرون آید. نمونههای زیادی در این مورد وجود دارد که از آن میان ما فقط به نلسونماندلا اشاره میکنیم. به طریق مشابه، افسردگی نیز هرگز نمیتواند شما را خرد کند، اگر یاد بگیرید چگونه آن را مدیریت کنید.
در زیر 5 دستورالعمل ساده برای مدیریت افسردگی ارائه میگردد:
1- فعالیت بدنی شدید
هرگاه احساس افسردگی کردید باید از نظر جسمی خود را فعّال نگه دارید تا انرژیهای زیادی ذهنتان را مصرف کنید. احساس افسردگی، انرژی منفی در ذهن شما آزاد میکند که باعث تضعیف اشتیاق و امید شما نسبت به زندگی و کار میگردد. همچنین، سیستم ایمنی بدن شما را ضعیف میکند و زمینه را برای ابتلاء به بسیاری از بیماریها فراهم میسازد. این انرژی منفی با فعالیت بدنی شدید به بهترین نحو مصرف میشود. هر فعالیتی که دوست دارید را انجام دهید، فرقی نمیکند.
2- گشت زدن بیهدف
یکی دیگر از راههای مصرف انرژی منفی و منحرف کردن ذهنتان، گشت زدن یا رفتن بیهدف به هر کجاست. سوار اتوبوس یا مترو شوید و به یک طرف حرکت کنید. در بازارها و مراکز خرید بگردید. در یک رستوران بنشینید و هر چه دوست دارید بخورید یا بیاشامید. 3- صحبت کردن با یک دوست نزدیک
مشکل خود را با یک دوست نزدیک در میان بگذارید. سعی کنید هر چه در دل دارید را بیرون بریزید. به اشتراک گذاشتن مشکل با یک دوست نزدیک، از شدّت نیرویهای منفی میکاهد. دوستان خوب، قادرند شما را از افسردگی درآورند. آنها خصوصیات شما را خوب میشناسند و میتوانند ایدههای خوبی برای مواجه شدن با افسردگی به روشی مثبت در اختیار شما قرار دهند.
4- بنویسید، حتی چرندیات!
یک تکه کاغذ بردارید، یا کامپیوترتان را روشن کنید و یک فایل ایجاد کنید، و شروع به نوشتن احساساتتان کنید. هیچ چیز را مخفی نگه ندارید. هر چه واقعاً حس میکنید را بنویسید. زیاد در قید و بند معنیدار بودن نوشتههایتان نباشید.
آدم ممکن است حتی با نزدیکترین دوستانش نیز نتواند بعضی حرفها را مطرح کند ولی با خودش که میتواند. بنابراین هر آنچه در دل دارید را روی کاغذ یا توی کامپیوتر بریزید و هیچوقت خسته یا عصبانی نشوید. پس از آن که توانستید احساسات سرکوب شده خود را بیرون بریزید، به مقدار قابل ملاحظهای احساس راحتی خواهید کرد.
تا وقتی کاملاً خسته نشدهاید به خانه برنگردید.
5- شروع کردن یک ایده جدید
هیچگاه تصوّر نکنید که تمام امواج افسردگی، ناراحت کننده هستند. بعضی مواقع آغاز یک ایده یا نوآوری بزرگ و جالب هستند. ذهن شما سرگرم یافتن یا ابداع یک چیز جدید است. هنگامی که این دوره طی شد، افسردگی آغاز میگردد. در این هنگام ذهن شما دوباره شروع به تولید چیزهای جدیدی میکند که امید و شوق تازهای به دنبال میآورد. بنابراین، مطمئن باشید که پس از گذشتن موج افسردگی، چیزهای خیلی بهتری برایتان پیش خواهد آمد.
هشدارهاى افسردگى
٭ افسردگى یک بیمارى پزشکى است که در ارتباط با تغییرات بیوشیمیایى مغز اتفاق مى افتد
٭ افسردگى فکر را تحت تأثیر قرار مى دهد گرچه به این معنى نیست که همه آن در «سرِ ما» وجود دارد.
٭ افسردگى ضعف شخصیت نیست.
٭ درمان افسردگى مثل درمان بقیه بیماریها مثل درمان سرماخوردگى و زخم معده براحتى امکانپذیر است.
٭ در بعضى مواقع درمان افسردگى با جلسات سایکوتراپى براحتى درمانپذیر است.
٭ تحقیقات بسیارى با موفقیت در درمان دارویى افسردگى به تازگى انجام شده است.
افسردگى و دستگاه ایمنى
افسردگى یکى از اختلالهاى روانپزشکى میباشد که ارتباط آن با دستگاه ایمنى فرد مورد توجه روزافزون قرار گرفته است. بخش عمدهاى از بررسیهاى ایمنیشناسى، عصبى ـ روانى و فیزیولوژیک حاکى از تأثیر افسردگى بر ایمنى و عملکرد فیزیولوژیک میباشد.
در بررسى اخیرى که در دانشگاه شیراز توسط خانم دکتر طوبایى و همکاران صورت گرفت، چنین نتیجه گرفته شد که نقش اختلالهاى روانپزشکى بهویژه افسردگى بر دستگاه ایمنى چشمگیر بوده و توجه به بهداشت روانى در بیماریهایى که ارتباط نزدیکى با نارسایى دستگاه ایمنى دارند میتواند راهگشاى بهبودى هر چه بیشتر افراد باشد.
افسردگى در کودکان( نتايج يك تحقيق در ايران )
در تحقیقى که بهمنظور بررسى میزان شیوع افسردگى در کودکان دبستانى در سال ١٣٨٠ در شهر مشهد توسط دکتر ابراهیم عبدالهیان و همکاران صورت گرفت معلوم شد که میزان افسردگى در دختران دبستانى حدود ١/١٣ درصد و پسران ٦/٧ درصد میباشد و مشکلاتى مثل طلاق والدین، تغییر محل سکونت، تغییر مدرسه، سطح اجتماعىـاقتصادى خانواده و سابقه بیماریهاى عصبى در خانواده در بروز آن موثر میباشد، بهطوریکه اختلال افسردگى کودکان به علت تأثیر چشمگیر بر موفقیت تحصیلى و کارکرد اجتماعى از اهمیت بالایى برخوردار است و درمان فورى جهت پیشگیرى از بروز مراحل بعدى را میطلبد.
افسردگی در بچه ها معمولا به سختی تشخیص داده می شود.
در نوجوانی ممکن است افسردگی به علت تغییرات هورمونی ایجاد شود. برخی اوقات والدین این بچه ها نیز افسرده هستند و باید درمان شوند
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسبها: <-TagName->